ترجمه فارسی ترانسکریپت ویدیوی –

Who we are – What we think – What we want

سلام

من  علیرضا نظمی افشار هستم.

من و دوستانم  در “کنگره ترک” مایلیم که با ارائه اطلاعات  ضروری در باره کنگره، و نگرشی به تلاشهای درون آن،  سازمان سیاسی خود را به موسسات دموکراتیک بین المللی، تشکل ها، جوامع جهانی، و مردم دنیا معرفی کنیم. ما اعتقاد داریم که  آگاهی های مستقیم، صادقانه، و شفاف برای درک ما و نیّاتمان  یاری خواهد داد.

بهمین جهت، مطالبی بهمراه زبان ترکی و فارسی، تحت عنوان “ما چه فکر میکنیم – ما چه میخواهیم” ویدیو هائی نیز تحت عنوان”ما که هستیم – ما چه  فکر میکنیم – ما چه میخواهیم” بزبان انگلیسی تهیه کرده ایم.

در نوامبر سال 2009، من بنا بدعوت “سازمان حقوق بشر یورو آُسیا” جهت ارائه سلسله سخنرانی ها و گفتگو شنود هائی در ترکیه بودم. در جریان این سفر، علاوه بر چندین سخنرانی با حضور نمایندگان سازمانها و موسسات دموکراتیک، رجال سیاسی و پارلمانی،  فعالین موسسات غیر انتفاعی، تشکیلاتهای مدافع حقوق بشر، و افراد فعال سیاسی ترکیه، همانطور با  چندین موسسه سیاسی و مدافع حقوق بشر، اساتید، دانشجویان، و پناهندگان سیاسی ایرانی نیز ملاقاتهائی داشتم.

من هم چنین در معاودت به ایالات متحده آمریکا طبق دعوت و قرار قبلی، در نشست سازمان U N P O- سازمان ملل،   با موضوع “مشارکت سیاسی موثر”،   روزهای 12 و13 ماه اکتبر 2009 در ژنو بنمایندگی از “مرکز مطالعات ترکان ایران”  مشارکت کردم.  موضوع سخنرانی من “شرایط ضروری برای مشارکت سیاسی تاثیر گذار در ایران” بود.

بعد از دقت در سخنان شرکت کنندگان از ممالک، ملت ها، فرهنگها، و مردمان حکومتهای مختلف، و تعمق در مطالب خودم، بالاخره یک تصویر مشترک در ذهنم مجسم شد. تمام این سناریو های کاملا متفاوت با یک درد مشترک روبرو بودند. گروهی سلطه گر، مقتدر، ناحق، و تمامیت خواه، اغلب  با حمایت نیرو های  بیگانه، تمام منابع، مراجع، و بنیاد های قدرت را اشغال و هر غیر خودی را از صحنه  کنار زده، یا کلاً حذف کرده اند.

.

تغییرات ضروری که من شخصا پیشنهاد کردم، همراه با راه حلهائی که سایرین به سازمان ملل ارائه دادند، با الهام از شعار سازمان عفوو بخشودگی،  مرا با یک سئوال و استنتاج روبروکرد: “آیا بجای نفرین کردن بر تاریکی، وبانتظار طلوع خورشید، و امحا سیاهی ها نشستن، بهتر نیست که شمعی روشن کرد؟”  در حالیکه ملت ما با مشکلات و مسائل  روزمره نظیر امرار معاش، بهداشت،  درمان، تحصیل، امنیت درجوامع، شهر ها، و روستاها، دست بگریبانند، ما نباید ساکت بنشینیم، کنار بکشیم، و فقط بانتظار  طلوع موعود بنشینیم تا تاریکی ها را از بین ببرد.

لذا “کنگره ترکان ایران” در دسامبر  2009   تشکیل  شد که با امید  مشارکت بهتر،  مسائل روزمره سیاسی را از نارضایتی های عادی  مردم غیر سیاسی گرفته، تا امور حیاتی نظیر انتخابات محلی، منطقه ای و حتی کشوری  را که با آن دست بگریبانند مطرح سازد. با ایمان باینکه بدون آگاهی ملی، بقای ملی ممکن نیست، لذا  ما آرمان اصلی خود را رسمیت سراسری زبان ترکی و بازخوانی تاریخ قرار دادیم.

این فلسفه وجودی ماست.

===========

کنگره،  مدت پنجسال تمام،  عملاً  در آرزوی مشارکت ولو کوچک و مقدماتی، در پروسه های انتخابات، قانونگزاری، و اداره کشور در نظام موجود، با مراعات، حفظ حرمت، و روشی ایثار گرانه  با جمهوری اسلامی ایران رفتار کرد.

بدون اینکه به شایعات، احساسات شخصی،  یا مصالح  و اهداف خاص خود، یا دیگران اعتنا کنیم، صمیمانه  تلاش کردی. ولی بالاخره  به این  نتیجه رسیدیم که  شرایط موجود در ورای امید اصلاح است. ورای امید است در اصلاح  ایدئولوژی غلط ، استراتژی خطا، تاکتیک های ناروا، پرنسیپ های ها نا معقول، ساختار نا هنجار، همکاری های ها غیر انسانی، و برنامه های ویرانگر، همراه با نژادپرستی و فساد مطلق.

موجودیت مسموم جهموری اسلامی، بر دو پایه متضاد و نا متجانس استوار است:  تظاهر به شیعه گری و صدور تشیع افراطی و نفرت پراکنی، که بطرز پیچیده ای با مایه های شونیزم و نژادپرستی کور و ویرانگر آریائی آمیخته است.

نتیجه این ترکیب شوم، رژیمی است  کاملاً تمامیت خواه، رژیمی  در  ورای هرگونه امید برای بهبود، یا  اعتدال، بجز جائی که با شگرد های زیرکانه، برای اغفال غرب، نمایش میدهند که   بسیار هم موفق شده اند.

سه مشکل اساسی را میتوان  د ر باره این نظام مشخص کرد:

الف – توسعه طلبی نظامی، که محدود به   نیات  تسلیحات اتمی نمیشود،  توام  با رویاهای بیمارگونه امپریالیستی آریائی.

ب –  تشویق، حمایت و کنترل تروریسم  برای توسعه طلبی های شیعه پارسی، در داخل کشور و دنیای خارج.

ج – و بالاخره در پایان ولی مهمتر از همه،  اِعمال  آسیمیلاسیون برنامه ریزی شده دولتی،  وپرورش آرمانهای نژادپرستانه، با تحمیل افکاری از نظر زمانی منقضی، از دیدگاه اخلاقی ورشکسته، و از نظر  اصولی غیر انسانی،  تحت عنوان “برتری نژادی پارسی” برای اقلیتی که فقط ربع جمعیت مملکت را تشکیل میدهند،  بر دوش ملل غیر فارس، یعنی  سه چهارم  مردم کشور، در سرزمین چند ملیتی ایران،   که در حساسترین نقطه جهان، بین دریای خزر و خلیج واقع است.

ما در کنگره ترک اعتقاد داریم که دنیا، بحق از دو بخش مطالب فوق یعنی تسلیحات اتمی و سرکردگی تروریسم جهانی نگران است، که میتوانند  از طریق دیپلوماسی و نظامی کنترل و مدیریت شوند، ولی با خوش باوری، مشکلات حقوق بشر را در زمینه نژادپرستی نادیده گرفته وآنها را از اهمیت کمتری برخوردار میبیند و یا اصلاً بدانها توجهی ندارد.

ولی ما اعتقاد داریم که شرایط  در حال انفجارِ تنفر نژادی، شقاق  ملی، بطور اجتناب ناپذیری، مملکت و ملتهای ساکن آنرا، به جنگ ناخواسته داخلی، برادر کشی،  و بالکانیزه  شدن فاجعه آمیز منطقه سوق میدهد.

اینست آنچه ما فکر میکنیم.

===================

این مملکت، بسان امروز،  ازآغاز تاریخ  کشوری چند ملیتی بوده و بصورت اتحادیه حکومتهای  خود مختار  محلی و منطقه ای اداره میشده است. این روش حکومتی از آغاز  اتحادیه  مادها  در  قرن هفتم قبل از میلاد مسیح واقعیتی انکار ناپذیر است. وهمین قریب کمتر از یک قرن پیش،  تحت عنوان ممالک محروسه قاجار همان سان اداره میشد.

ایران قریب هزار سال بدست امپراطوران و پادشاهان ترک اداره، حفاظت و فرمانروائی میشد، و  ملت ترک گاهاً  اکثریت  و گاهاً اکثریت نسبی  مملکت را تشکیل میدادند و این واقعیت بجز چند دهه دوران   پهلوی مقبول و جا افتاده بود. تا اینکه رژیم پهلوی مبارزه ای بی امان، بی سابقه و بی اساس را بر علیه ملتها و ملیتهای غیر فارس آغاز و با ارائه آمار جعلی، غلط، و هدفمند از ترکیب اتنیکی  کشورتلاش کرد که ایران را بمانند شخصیت ایده آل، و  پسر عموی آریائی خود آدولف هیتلر به جهان و جهانیان ایران را یک کشور، یک مات، یک خون، معرفی کند.  امروز هم برغم آنکه  رژیم جمهوری اسلامی ایران با جعل، تدلیس، و تغییر آمار اتنیکی کشور، دقیقا قدم در  جای پای رژیم نژادپرست آریامدار سابق میگذارد،  ولی ما سه گزارش و مدرک مستند از سه  تن از وزرای دولت ایران داریم:

– آقای علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه وقت در یک مصاحبه مطبوعاتی بین المللی گفت: “40% ایرانیان ترک هستند”

2 –آقای پورمحمدی وزیر کشور وقت در گزارش انتخابات ریاست جمهوری گزار کرد که ترک های ایران  افزون بر 13.5 میلیون رای از 32 میلیون (بیش از 40%) از آرا ماخوذه را  در اختیار دارند.

3 – آقای حاج بابائی وزیر آموزش و پرورش وقت، در روز آغاز  مدارس مملک گفت که 70% از نوباوگان ما،  امروز تحصیل را با زبانی غیر از   زبان  مادریشان آغاز میکنند.

این گزارشات مطالب تبلیغاتی میدیای  هدفمند نیست، هر سه نفر این افراد، وزرای رسمی و معروف کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران بودند.

این آمار، ترکیب اتنیکی کشور ایران را بشکل زیر به تصویر میکشد.

ترکها بیش از چهل در صد، فارسها سی درصد، و سایر ملیتها، از عرب و بلوچ و کرد ولر و بختیاری و سایرین کمتر از 30%.

حالا با دقت در آمار زیر،  به توزیع نا عادلانه قدرت در جمهوری اسلامی توجه کنیم:

با وجود اینکه   کل افراد  نیروهای مسلح ایران را 60% ترکها تشکیل میدهند، در 19 منصب عالی فرماندهی آن حتی یکنفر هم ترک وجود ندارد.  در واقع همه آن 19 نفر فارس هستند.

از اعضای دوازده گانه  شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران، تنها یک نفر عرب غیر ایرانی و 11 نفر فارس هستند.

از 27 مقام بالای مجلس شورای اسلامی ایران فقط سه نفر ترک، 5 نفر لر، و یک نفر کرد میباشند و 18 نفر بقیه همه فارس هستند.

از 40 نفر اعضای کابینه حال (خرداد 1396) فقط 4 نفر ترک،     2 نفر کرد، 2 نفر لر، و 32 نفر بقیه همگی فارس هستند.

از 44 نفر اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، تنها یکنفر ترک، یک نفر کرد، و یکنفر عرب، و تمام 41 نفر بقیه فارس هستند.

از 7 نفر اعضا مجلس خبرگان رهبری، تنها یکنفر عرب غیر ایرانی و تمام بقیه فارس هستند.

آمار فوق همه عیناً از کزارش تحقیقاتی  مرکز مطالعات تبریز نقل شده است.  این رپورت نشان میدهد که که جمهوری اسلامی ایران، بطرز فاجعه آمیزی “نظام تمامیت خواه شیعی فارس” است.

ما معتقدیم، این ترکیب در کشوری چند ملیتی، با انکار اتنیکهای  70 در صدی  مملکت و بصورت غیر قابل توجیهی، تمام مقامات و مناصب مهم مملکتی را در اختیار اتنیک اقلیت 30 در صدی قرار دادن، بیعدالتی محض و غیر قابل قبول است، و راه  مملکت را برای جنگ داخلی، کشت و کشتار، و فروپاشی و تجزیه آن هموار میکند.

بهمین دلیل بعد از همه گونه تلاش برای یافتن راههای ممکن جهت ایجاد امکان مشارکت، ما در کنگره ترکان ایران باین نتیجه رسیدیم که : “این رژیم امکانی برای رفورم، اعتدال، و آزاد سازی ندارد”

بدین سبب،  با تغییراتی در اصول اهداف، عقاید،  و مرامنامه خود، و تعدیل نام فعال آن از “کنگره ترکان ایران” به “کنگره ترک” و ثبت اصلاحی نام جدید بعنوان  DBA (عنوانی که تحت آن فعالیت میکند) بر شالوده نام  حقوقی و رسمی اصلی، موضع خود را مشخص کردیم.(مرامنامه در سایت رسمی کنکره congressofturks.org به سه زبان و چهار الفبا موجود است)

آنچه ما امروز برای ایران میخواهیم:

برقراری سیستم حکومتی سکولار فدرال

نظام اقتصادی – سیاسی –  اجتماعی لیبرال دموکرات

رفع هرگونه ممنوعیت و محدودیت برای تشکیل، ثبت نام، واداره احزاب و سازمانهای سیاسی برای تمام ملیتهای ایرانی

آزادی بی قید و شرط تمام زندانیان سیاسی، فعالین حقوق بشر، و دگر اندیشان ملتهای مختلف

بنیاد و شالوده ریزی سیستم قضائی مدرن و مستقل

برقراری آموزش رسمی بزبان مادری در مناطق مختلف اتنیکی

تشکیل فرهنگستان زبان ترکی معادل با فرهنگستان موجود زبان فارسی

گنجاندن اصول حقوق بشر، و آشنائی  شایسته و احترام آمیز با فرهنگها، تبارها،، نژادها، و ادیان و مذاهب مختلف درمواد درسی مدارس کشور

آموزش تحمل وقبول برای  جنسیت ها، نژادها،  فرهنگ ها، و ادیان و مذاهب مختلف.

اعاده نامهای واقعی واصلی ترکی در سراسر جغرافیای ایران، که در صد سال گذشته با نیت حذف حضور ما از جغرافیای کشور  بمنظور  حذف ما از تاریخ مملکت تحریف، تخریب یا تغییر داده شده اند.

پایان دادن به شعار های زشت و مستهجن با لحن تهدید و نیت حذف ممالک، ملتها، و مردم  مختلف از جغرافیای جهان.

برقرای روابط بهتر و همزیستی مسالمت آمیز با جهان و جهانیان

ایجاد شکوفائی اقتصادی، فرصت های شغلی، و توسعه تجارت با برقراری روابط داد و ستد با تمام مملک همجوار

پایان دادن به  برنامه ریزی، تشویق، و حمایت از اقدامات،  عملیات، و توطئه های تروریستی در داخل و خارج از مملکت

اینها، آنی است که ما میخواهیم.

==================

باز با شما سخن خواهیم گفت.

سوم ژوئن 2017

بامید عنایت و حمایت خداوند متعال